صعود ابدی روی شانه‌های افتخار

.:خبر گذاری جلب نیوز:.

برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتریست معرفت کردگار

صعود ابدی روی شانه‌های افتخار

صدایی لرزان و پر از بغض دارد. به راحتی از پشت تلفن می‌شود فهمید چه غم بزرگی در دل دارد، می‌گوید: «این سؤال را از من نپرس» کمی مکث می‌کند، لرزش صدایش بیشتر می‌شود و ادامه می‌دهد: «اگر بخواهم منطقی جواب دهم، یک حرفی می‌ز‌نم ولی دلم یک حرف دیگر می‌زند، این سه جوان بچه‌های من بودند، شما می‌توانید از یک پدر بپرسید که چقدر امید داری فرزندت برگردد؟»

تلاش‌ها بی‌نتیجه ماند، حتی اگر کمپ نجات در دامنه کوه بزرگ «برودپیک» همچنان پابرجا باشد. آیدین بزرگی، پویا کیوان و مجتبی جراحی در میانه این کوه گم شده‌اند و هیچ کس نمی‌تواند آن‌ها را پیدا کند. همایون بختیاری، دبیر باشگاه کوهنوردی آرش که سه جوان گم‌شده ورزشکاران این باشگاه هستند، خودش راهی پاکستان شده تا از نزدیک در جریان عملیات جست‌وجو باشد. وی از بیشکک پاسخگوی سؤالات خبرنگار شوک می‌شود و توضیح می‌دهد که در این چند روز چه اتفاقاتی رخ داده است، به سؤال حساس ما که می‌رسد بغض‌اش می‌ترکد، از او می‌پرسم: «چقدر امید به زنده ماندن آن‌ها دارید؟» و پاسخ این سؤال را با اشک می‌دهد و می‌گوید: «این سؤال را از من نپرس».
حالا دیگر فقط یک معجزه می‌تواند حامل خبری خوش باشد و گرنه خبرها همه تلخ و ناامیدکننده است. خبر تلخ عصر سه‌شنبه رسید. توماس، کوهنورد امدادگرد آلمانی که مسئولیت جست‌وجو را بر عهده دارد ایمیلی برای همایون بختیاری می‌فرستد و آنجا از «انتقال اجساد» سخن می‌گوید، این خبر را می‌گیریم ولی دوست نداریم منتشر کنیم، دلمان نمی‌خواهد موج ناامیدی بپاشیم برای کسانی که از ابتدای هفته پیگیر وضعیت سه جوان ایرانی هستند، خبر را نگه می‌داریم تا آخرین گزارش‌ها را هم بشنویم و حالا فقط انتظار معجزه داریم؛ همانی که دیروز تیترش را زدیم: «در انتظار معجزه».

همایون بختیاری از تیتری که زدیم تشکر می‌کند و برای معجزه مصداق می‌آورد: «محمد اوراز را که یادتان است، اوراز 7 روز زنده بالای کوه بود و وقتی پیدا شد 7 روز هم در بیمارستان زنده بود، هیچکس باورش نمی‌شد ولی باید معجزه را باور کرد، ما نیز امید به اعجاز و لطف خداوند داریم.»
توماس آلمانی آخرین پروازش را نیز انجام می‌دهد، وی برای بختیاری در ایمیلش می‌نویسد: «می‌دانید که این پرواز چقدر خطرناک است ولی من یک بار دیگر می‌روم تا محل اجساد را شناسایی کنم، می‌دانم که در فرهنگ ایرانیان انتقال اجساد به کشور چقدر مهم است...» او رفت و بازهم دست خالی برگشت. همایون بختیاری توضیح می‌دهد: «باید هیمالیا را از نزدیک ببینید تا متوجه شوید چه عظمتی دارد، پیدا کردن آیدین، پویا و مجتبی مثل پیدا کردن یک سوزن در یک انبار کاه است، آخرین خبری که ما داشتیم این بود که چادر را از دست داده‌اند، شاید، تأکید می‌کنم: شاید آن‌ها رفته‌اند لای سنگ ها پنهان شده‌اند تا از سرما در امان باشند، ما محل تلفن‌همراه را ردیابی کرده‌ایم، شاید تلفن‌همراه از دستشان افتاده و رفته پایین، شاید باتری موبایل تمام شده و آن را گذاشته‌اند و خودشان پایین رفته‌اند، شاید... او احتمالات را یک به یک مطرح می‌کند تا امیدوار باشد و باز حس تلخ به سراغش می‌آید: «در آخرین تماس گفتند که آب و غذایشان تمام شده، غذا مهم نیست، بدن تا 10 روز بدون غذا هم می‌تواند دوام بیاورد ولی آب اگر نباشد...، متاسفانه چراغ گاز هم نداشتند که برف را آب کنند و بخورند، توماس هم در ایمیلش این را نوشته که به دلیل ارتفاع بالا و از دست دادن آب بدن ...» حرفش را می‌خورد ولی می‌شود آخر این نظر توماس را حدس زد.
در این چند روز همه تلاش کردند، این را همایون بختیاری می‌گوید و از همکاری سفارت ایران در پاکستان اظهار شگفتی می‌کند: «من اصلاً فکر نمی‌کردم سفارت این چنین کمک کند، هرکاری از دستش برآمد انجام داد، نمی‌خواهم مقایسه کنم ولی این عملکرد سفارت در قیاس با ماجرای محمد اوراز اصلاً باورکردنی نبود، البته در اندازه‌ای که توان داشتند کمک کردند، حتی آن‌هایی که در واکنش به تلاش‌های توماس در سایت‌ها کامنت گذاشتند «دمت گرم توماس»‌، این‌ها برای ما قوت قلب بود و حال وجدانمان راضی است که هیچ چیزی کم نگذاشتیم، هلی‌کوپتری که نمی‌تواند از یک ارتفاع مشخصی بالاتر رود را تا ارتفاع 7هزار و 800 متری بالا بردیم حتی در زمانی که امکان پرواز سخت بود هلی‌کوپتر ارتش پاکستان را با دستوری که گرفتیم تا 6هزار و300 متری پرواز دادیم. در این میان حمایت وزارت امورخارجه و سفارت ایران در پاکستان خیلی قابل تقدیر و ستایش بود. آقای صادقی، رایزن فرهنگی ایران در پاکستان شخصاً در هلی‌کوپتر نشست و با توماس پرواز کرد، اگر بدانید خطر این کار چقدر بالا است متوجه اهمیت کار وی می‌شوید، وقتی من شنیدم عصبانی شدم که چرا اجازه دادند ایشان سفر کند، اگر هلی‌کوپتر در ارتفاع 5 هزار متری فرود اضطراری کند توماس می‌تواند پایین بیاید ولی آقای صادقی می‌ماند و...، یعنی همه تلاش کردند تا بیشترین و بهترین جست‌وجو انجام شود ولی نتیجه‌ای نداشت.»
نظر توماس آلمانی، نظر فدراسیون کوهنوردی پاکستان، نظر کارشناسان کوهنوردی و نظر آن‌هایی است که منطقه را می‌شناسند این است که جست وجو دیگر بی‌فایده است ولی باشگاه کوهنوردی آرش می‌خواهد آخرین تلاش‌ها را هم انجام دهد.» شاید اتفاقی جدید رخ دهد، دیروز باشگاه آرش بیانیه داد، عصر سه‌شنبه هم کوهنوردان به سه گروه تقسیم شدند و به دیدن خانواده‌های آیدین، پویا و مجتبی رفتند تا آن‌ها را آماده هر اتفاقی کنند. «منظور حسین»رئیس فدراسیون کوهنوردی پاکستان نامه‌ای برای رئیس فدراسیون ایران نوشت و فعالیت‌های انجام شده را شرح داد و در پایان تاکید کرد: «به عقیده همه کوهنوردان برجسته و خود من، متاسفانه زنده ماندن این کوهنوردان از 20 جولای تاکنون، با توجه به شرایطی که با آن دست به گریبان بودند بسیار غیرممکن است.» سفارت ایران همچنان اصرار به جست وجو دارد، این را می‌توان از نامه «منظور حسین» فهمید. یک دیپلمات ایرانی در واکنش به توقف جست‌وجوها گفته بود: فقط جست‌وجو از طریق هلی‌کوپتر متوقف شده اما گروه تجسس در حال تصمیم‌گیری درباره این موضوع هستند تا هر چه زودتر به جمع‌بندی برسند.
حالا دیگر فقط باید به امید معجزه نشست تا خانواده‌های بزرگی، جراحی و کیوان بتوانند یکبار دیگر آیدین، مجتبی و پویا را ببینند. یک تیم 6 نفری به برودپیک رفتند تا افتخاری بزرگ برای ایران خلق کنند، آن‌ها پس از سه سال تلاش بالاخره توانستند مسیری را به نام مسیر «ایران» در برودپیک خطرناک باز کنند. پس از کسب این افتخار قله را به مقصد بیس‌کمپ ترک کردند. توفان شدید این 6 نفر را به دو گروه سه نفره تقسیم کرد. سه نفر اول درکمپ سوم ماندند و آیدین، مجتبی و پویا بر بالای قله یک ملت را چشم انتظار گذاشتند. حالا قرار است امروز، فردا، کاروان افتخار‌آفرینان ایرانی با نصف نفرات اعزامی به تهران برگردند اما آیدین بزرگی 25 ساله، پویا کیوان 25ساله و مجتبی جراحی 28 ساله روی شانه‌های افتخار صعود نهایی را انجام دادند.
توماس آلمانی که دیگر ناامید است، گفته: «پرچم ایران را روی قله افتخار دیدم.»


آخرین نامه توماس: اجازه دهید آن‌ها درکوهستان آرام بگیرند

توماس لامل در آخرین ایمیلی که برای همایون بختیاری ساعت یک بامداد چهارشنبه فرستاد از مرگ سه جوان کوهنورد خبر داد و نوشت: متاسفانه من بایستی با تلفنم این نامه را برایت بنویسم. امروز آخرین کنفرانس مطبوعاتی را داشتیم که در آن من توانستم نظراتم را بیان کنم. من کاملاً اطمینان دارم و به علت ارتفاع بالا و از دست دادن آب بدن (dehydration) هیچ‌کدام از این سه نفر دیگر زنده نیستند. نظر دیگر من این است به دلیل این‌که آن‌ها جای بسیار دور از مسیر نرمال و در ارتفاعی حداقل 7هزارو500 متری قرار دارند هیچ شانسی برای پایین آوردن آن‌ها وجود ندارد. هلی‌کوپتر تنها می‌تواند نفرات را از ارتفاع 5هزارو800 متری به پایین بیاورد. هر چیزی که بالاتر از این ارتفاع باشد باید به‌وسیله انسان حمل شود. در گذشته عملیاتی برای پایین آوردن افراد از این ارتفاع انجام شده ولی از روی مسیر نرمال بوده است. برای ما دو محل وجود دارد که امکان دارد اجساد در آنجا باشند: هردو نقطه در ارتفاع بالای 7هزار و500 متری و 500 متر زیر قله و خارج از مسیر نرمال هستند. هیچ شانسی برای پایین آوردن آنان وجود ندارد! من به عنوان یک کوهنورد اعتقاد راسخ دارم هیچ‌کدام از این سه نفر راضی نبوده‌اند که کسی برای پایین آوردن اجسادشان جان خود را به خطر بیندازد. آن‌ها عاشق کوهستان بودند پس چرا نگذاریم آن‌ها در جایی که اینقدر دوست داشتند در آرامش بمانند. دو نفر باربر ارتفاع پرچم ایران را در بالای قله اصلی پیدا کرده‌اند. بنابراین مسیر ایرانیان روی قله «برود پیک» به طور کامل و موفقیت‌آمیز توسط این سه کوهنورد صعود شده است. به نظر می‌رسد آن‌ها قله سنگی یال را اشتباه پایین آمده‌اند. امیدوارم که توانسته باشم به برخی سوالات شما پاسخ دهم. هر زمان که خواستی می‌توانی با من تماس بگیری.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 3 مرداد 1392برچسب:,

] [ 16:37 ] [ عرفان ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه